به گزارش خبرنگار صنفی آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مساله مقالات ISI یکی از مسائل بحث برانگیز در فضای آکادمیک و سیاستگذاری کشورمان بوده است و شاهد تضارب آرای مخالف و موافق در این زمینه هستیم. ابتدا باید بدانیم ISI چیست؟
عبارت سه حرفی ISI در واقع مخفف عبارت Institute for Scientific Information که معادل فارسی آن «موسسه اطلاعات علمی» است. موسسه ISI، همانطور که از نامش هویدا است، یک پایگاه اطلاعاتی است که هزاران ژورنال دانشگاهی و علمی را تحت پوشش دارد.
مجلههایی تحت پوشش ISI همواره از نظر علمی سنجیده میشوند و قوانین سختگیرانهای بر آنها حاکم است. میزان دقت علمی و پژوهشی حاکم بر این نشریات سبب تعیین جایگاهی بسیار ویژه برای نشریات شده است. همواره گفته میشود در میان این فهرست، معتبرترین نشریههای علمی پژوهشی جای دارند. دو منظر انتقادی موجود در فضای اندیشهای کشور نسبت به خوشبینی و شیفتگی افراطی به ISI
منظر اول: ISI و تقویت هژمونی غرب
عدهای از کارشناسان و صاحبنظران در رویکردی انتقادی پیرامون ISI معتقدند که این موسسه به طور افراطی در خدمت تقویت هژمونی گفتمانی غرب قرار دارد. چند نمونه از این اظهار نظر ها را در ادامه میخوانید:
احمد دوستمحمدی دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران در این زمینه معتقد است: در حوزه علوم انسانی می تواند یک ISI ملی با معیارهای ایرانی تولید شود، آن مقالاتی که ما در حوزه علوم انسانی می نویسیم، مبانی تفکری ما با آنان فرق می کند و در نتیجه این مقالات ما را در مجلات ISI چاپ نمی کنند! (مطالعه بیشتر )
رضا روستاآزاد از روسای سابق دانشگاه شریف نیز در این باره میگوید: باید گفت که ISI با این هدف ایجاد شد که دانشمندان در سرتاسر دنیا بتوانند باهم حرف بزنند و دستاورد های خود را به اشتراک بگذارند که این جنبه خوب ISIاست ولی ISI جنبه های منفی بسیاری دارد از جمله این که به شدت استعماری ست به این صورت که ISIمی تواند خیلی زیرکانه تمامی تحقیقات در سراسر دنیا راجهت دهی کند... در مجموع میتوانیم بگوییم که ISI ابزاریست استعماری که می تواند حق را باطل و باطل راحق نشان دهد ولی در عین حال می توانیم از آن استفاده خوب هم بکنیم و در تحقیقات خود از آن کمک بگیریم. (مطالعه بیشتر )
همچنین محرابیان از وزرای سابق صنعت معتقد است: محققان برجسته کشورها فعالیت چندین ساله خود را در 10 یا 15 برگ در اختیار کشورها قرار می دهند که آنان از این تولید بهره می برند، کشورهای دیگر علم ارائه شده محققان کشورهای دیگر که یک عمر زمان برده است را تبدیل به فناوری کرده و با قیمت بسیار به خود کشور می فروشند. (مطالعه بیشتر)
حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز اخیرا در سخنانی جنجالی اظهار داشت: این مقالات میگویند که ما متمرکزیم روی علم سنجی، ما به جای اینکه کل دانشگاههای دنیا را پول دهیم واستخدام کنیم کاری کنیم خود دانشگاههای دنیا مسابقه دهند و به ما سرویس دهند، آنها میگویند که صد سال پیش کسی باور نمیکرد که بتواونیم فهرست کل کتابها و مقالات دانشگاههای جهان را مجانی در اختیار داشته باشیبم این درحالی است که منت هم سر آنها بگذاریم و آنها نیز افتخار کنند و باهم مسابفه بگذارند، با بودجه بین المال کشورهای خودشان برای ما این کار را بکنند. (مطالعه بیشتر )
منظر دوم: نتیجه شیفتگی افراطی به ISI کمیت محوری، مدرک محوری و علم زدگی است
رضا روستاآزاد از روسای سابق دانشگاه شریف علاوه بر انتقاد به ISI از منظر تقویت هژمونی استعماری غرب، به عیب دیگری اشاره میکند: همانطور که می دانیم جامعه ما مقاله محور است و اگر بخواهیم این فرهنگ را تغییر دهیم بسیار سخت است چرا که برخلاف جریان آب حرکت کردن مستلزم تحمل سختیهایی است. به عنوان مثال بنده یک اختراعی کردم و مدتی پیش برای اداره ثبت فرستادم و پس از مدتی به من گفتند که این اختراع به درد نمی خورد و زمانی که علت را از مسئول این کار جویا شدم ایشان که جوانی تازه فارغ التحصیل شده بود در جواب گفت که ما در اختراعات مسائل شکلی را دنبال می کنیم و به ظاهر آثار اهمیت زیادی می دهیم و اختراع من باوجود اینکه 5 سال برای آن وقت گذاشته بودم پذیرفته نشد. این مثال نشان میدهد جامعه ای که ما داریم به شدت ظاهرگرا شده است و این تنها در این مورد نیست و مثال های زیادی همانند مدرک گرایی و... دارد. جامعهای که ظاهرگرا باشد به پوچی می رسد حتی اگر همگان از آن تعریف کنند. ظاهر گرایی ابتدا شیرین و سپس تلخ می شود ولی باطن گرایی طرف مقابل این است. (مطالعه بیشتر)
ابراهیم فیاض استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتگویی معضل مقالات را اینگونه مطرح کرد: اگر یک استاد دانشگاه ۱۰۰ کتاب هم تولید کند بازهم ملاک ارتقای رتبه اساتید ۴ مقاله isi است؛ همین موضوع موجب شده است که دانشکده فنی دانشگاه تهران جز تولید ISI و مهاجرت دانشجو کار دیگری نداشته باشد. (مطالعه بیشتر)
سید جواد میری عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز میگوید: وقتی شما همهی مفاهیم را تبدیل به یک سازوکار بروکراتیک و قابل فروش کردی و یک صنعتی به اسم صنعت مقاله نویسی، پایاننامه نویسی، کتاب نویسی و مدرک فروشی ایجاد شد آن وقت رسماً نهاد علم تهی میشود. (مطالعه بیشتر)
ضدیت مقالهمحوری و کمیتمحوری با مسالهمندی و اقتصاد دانشبنیان در سالهای اخیر داناییمحوری و اقتصاد دانشبنیان تبدیل به دغدغه نخبگان توسعهخواه ایرانی شده است. در این زمینه باید گفت نهاد علم و آموزش در حرکت کشور به سمت توسعه نقش کلیدی دارد و حل مسائل توسعه نیافتگی کشور در گرو این است که نهاد علم مسالهمند فعالیت کند و بر روی خروج از دورهای باطل توسعه نیافتگی تمرکز کند.
همچنین دانشبنیان بودن به معنای تکثیر انبوه شرکتهای دانشبنیان یا انتشاری میلیونی مقاله در ISI یا هر مرکز علمی دیگری(به هر میزان معتبر هم باشد) نیست، دانشبنیانی یک نظام حیات انسانی است که در آن دانایی به طور واقعی و نه ظاهرسازانه بر زندگی انسانی به کار برده میشود. بنابراین وقتی میتوان گفت کشوری سطوحی از دانشبنیانی را به دست آورده که نهاد علم در آن کشور حل مشکلات و مسائل ملی را افتخار بداند نه اینکه به رقم مقالات منتشر شده و شرکتهای دانشبنیان تاسیس شده ببالد. با توجه به این نکته به نظر میرسد هر خط مشی سیاستگذارانهای که کمیتزدگی و ظاهرگرایی در ساحت علم را ترویج کند کشور را به سمت عقبافتادگی ببرد.
گزارش از حسین احسانی زاده